چهارشنبه، اسفند ۷

Dear Taleb Amoli



ز غارت چمن‌ت بر بهار منت‌هاست 
كه گل به‌دست تو از شاخ تازه تر ماند



طالب آملی ِ جان

یکشنبه، آبان ۳۰

در حاشیه یادهایت

زمین روشنی تو را حدس می زد
تو بودی هوا روشنی پخش می کرد
و من
هر گلی را که می دیدم از
دستهای تو آغاز می شد
و
آبی که از بیشه دور می آمد آرام
بوی تو را داشت
من از ابتدای تو فهمیده بودم
که یک روز خورشید را خواهی آورد

شنبه، شهریور ۲۰

امیدهای بزرگ

سبزه ، سبزتر بود
نور ، نورانی تر بود
و مَزه شیرین تر
شب های شگفتی
دوستان دورمان بودند
چه بامدادان درخشانی
آب ، جاریست
رود ، بی پایان